زندگي عاشقانه بابايي اكبر و مامان سارازندگي عاشقانه بابايي اكبر و مامان سارا، تا این لحظه: 22 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

فرشته ای که ۱۷ ساله منتظرشیم

دلتنگی

یادت باشد مادرت اینجا کنار همین رویاهای زودگذر به انتظار آمدن تو خط های سفید جاده را می شمارد .................... عزیز دل خاله : دلم برایت تنگ است… نه میدانم نامت چیست… و نه میدانم چه می کنی… حتی خبری از رنگ چشم هایت هم ندارم… رنگ موهایت را نمی دانم… لبخندت را هم… فقط میدانم که باید باشی و نیستی… و دلتنگی من فقط برای تو هم نیست .... حالا که کسی نیست بگذار به تو بگویم:دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم می آید می ماند و به تنهاییم پایان میدهد! آمد رفت و به زندگی ام پایان داد… عزیز دل خاله مرگ محمد مرگ من بود و من فقط نفس میکشم تا مرا به جای مرده دفن نکنن... میبینی حال و روزم را ............. مرا ببخشید شما چرا که این روزها آب وهوای دلم آنقدر ...
8 مهر 1393
1